کد مطلب:36474 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:528

حکومت نظامی در دوران آشوب











هنگامی كه آشوب (كه نمودار عصیان نسبت به خداوند و ظلم به بندگان است)، كشور را فرامی گیرد، حكومت باید به رهبری سپرده شود كه در عین حال فرماندهی نظامی باشد تا با قاطعیت، و شهامت و درایت خود به آن موقعیت آشوب و هرج و مرج پایان دهد و كشور بلازده را به سوی آرامش و سعادت رهنمون گردد.

در مصر مردم با چنین عصیان و آشوبی روبرو شدند، از این رو قومی به خاطر بی حرمتی به احكام الهی بر آشفتند و از امام علی (ع) درخواست كردند كه در آن شرایط دشوار برای آنها فرماندهی بفرستد. امام مالك اشتر را به سوی آنان گسیل داشت و طی نامه ای به آنان چنین نوشت:

[صفحه 130]

«از بنده ی خداوند علی امیرالمومنین به مردمی كه هنگامی برآشفتند كه دیدند در زمین خداوند نافرمانی روی داده، و حق او پایمال شده و جور و بیداد بر بی گناه و گناهكار و بر مقیم و مسافر سایه افكنده است، نه معروفی هست تا آرامش بخشد و نه امر منكری كه متروك بماند.

اما بعد، فقد بعثت الیكم عبدا من عباد الله، لا ینام ایام الخوف، و لا ینكل عن الاعداء ساعات الروع، اشد علی الفجار من حریق النار، و هو مالك بن الحارث اخومذحج، فاسمعو اله و اطیعوا امره فیما طابق الحق، فانه سیف من سیوف الله،...

اما بعد...

بنده ای از بندگان خدای را به سوی شما فرستادم كه در روزگاران خوف انگیز خواب به چشمش راه نمی یابد و در اوقات خطر از دشمنان نمی ترسد، بر بدكاران از آتش دوزخ گدازنده تر است، و اوست مالك پسر حارث از قوم مذحج. به اوامر او گوش بسپارید و به فرمان او كه منطبق با حق باشد، گردن نهید. او شمشیری از شمشیرهای حق است كه تیزی اش كندی ناپذیر و ضربه اش دشمن شكن است. پس اگر شما را به آوردگاه فرستاد رهسپار شوید، و اگر فرمان به اقامت داد، بپذیرید، چرا كه جز به فرمان من نه به پیكار دست می زند و نه از آن باز می ایستد، نه پیش می رود و نه عقب می نشیند. اینك با همه ی نیازی كه به او دارم او را نزد شما فرستادم كه خیرخواه شماست و دشمنانتان را حریفی ظفرمند است.»[1].

[صفحه 131]


صفحه 130، 131.








    1. نهج البلاغه، نامه ی شماره ی 38.